خلاصه داستان: یک شاهزاده خانم افسانه ای توسط یک ملکه شیطانی به دنیای واقعی فرستاده می شود. در دنیای واقعی، پس از ملاقات با یک وکیل خوش تیپ، شاهزاده جیزل به تدریج دیدگاه خود را نسبت به زندگی و همچنین عشق تغییر می دهد. اما آیا عشق در داستان در دنیای واقعی ماندگار است؟
جیزل دختری است که در جنگل زندگی می کند و اندولیزیا زندگی او را نجات می دهد و عاشق او می شود. و جیزل و شاهزاده ادوارد قرار است ازدواج کنند.
اما ناریسا، نامادری ادوارد، یک جادوگر شرور است. او می داند که اگر جیزل و ادوارد ازدواج کنند، ادوارد پادشاه خواهد شد و تاج و تخت از او گرفته خواهد شد. بنابراین او به طرز جادویی جیزل را به داخل چاه می اندازد.